دختری
که نا به هنگام زاده شده
کیست که نام درخت ممنوعه را
به او بگوید
لحظه هایش
هرکدام
با فریادی جگرخراش
سر به نیست می شوند
او پیغامبر آخرالزمان است
و پیغامش این است
زمین به خوابی سرد فرو خواهد رفت
برای روز واپسین
تمرین سکوت کنید
باد
برگهای انجیر را تکان می دهد
و ختمی ها
چیزی موهوم شبیه جاودانگی را
در فضا می پراکنند
-عشق های کوچک
مال آپارتمان های کوچک است-
این جا خورشید
تا مغز استخوان می تابد
و عشق هایی دور و دراز
به دخترانی زیبا رو
در توده ای از نور و سرور و شبنم
شناورند
در چین چین پیرهنتپیر می شوماین دفعه همسر قرار نیامدنت
دیر می شوم
اردیبهشت روسری ات
واکن و ببیندر خوشه زار موی گندمی ات
تیر می شوم